یعنی از اواسط قرن نوزدهم تاکنون از مهمترین ویژگیهای این دوره که مغرب زمین در آن پیروز بود این بود که بیشتر اطلاعات و اخبار تقریبا از مسلمانان مخفی میماند.
بیشتر توطئهها و دسیسههایی که علیه مسلمانان برنامهریزی میشد پشت درهای بسته و به دور از انظار رسانهها انجام میشد. پیدا کردن منابع و اطلاعات موثق پیرامون بیشتر پدیدههای سیاسی کاری سخت شد و بسیاری از پیشبینیها با توجه به کمبود اطلاعات تنها با تسلسل منطقی حوادث انجام میشد.
با نگاهی به دوره پنجاه سال گذشته تا کنون معلوم میشود که بیشتر شکستها و نکبتها ناشی از کمبود معلومات در آن دوره تاریک است.
ماهیت درونگرایی یعنی اینکه اطلاعاتی که در اختیار رسانهها گذاشته میشود و اعلام میشود برخلاف اطلاعات واقعی مخفیانه است.
اکنون ما درصدد این نیستیم که اشخاص درونگرا را شناسایی و از روشها و برنامههای آنها پرده برداریم بلکه از این دوره سرشار از توطئهها تنها به ذکر مثالی بسنده میکنیم.
از برجستهترین این مثالها پدیده جنبلاطی در سیاست عربی بهویژه سیاست لبنان است.
مطالعه تاریخ پیدایش دروزیها در مصر و مهاجرت آنها به لبنان و زیر ذرهبین قرار دادن عقایدشان این امر را به اثبات میرساند که آنها در رفتارشان از این قاعده پیروی میکردند و همیشه ظاهر و باطن اعمالشان متفاوت بود. این موضوع را در سیاست جنبلاط به ویژه اقدامات اخیر وی در حوادث اخیر و به هنگام واکنش حزبالله به لبنان پیگیری میکنیم.
یکی از روزنامههای کویت در ابتدای سال جاری خبر داد که جنبلاط پس از اینکه فهمید طرح آمریکا در لبنان رو به شکست است برای تحسین روابط خود به سوریه دست به دامن افرادی شد و درهای فراوانی را کوبید. از جمله افرادی که جنبلاط دست به دامن وی شد جلال طالبانی رئیسجمهور کرد عراق است که با پدرش و با خود جلال روابط دوستانه قدیمی داشت.
بر اساس نوشتههای سایت این روزنامه کویتی میانجیگری طالبانی بین سوریه و جنبلاط در آستانه موفقیت بود. ولی ناگهان جنبلاط بمب صوتی خود را منفجر کرد که خطر اتصالات مربوط به حزبالله را برای تمام دنیا اعلام کند و نیز خواستار عزل مدیر امنیتی فرودگاه بیروت شد که با حزبالله و جنبش امل و مخالفان در ارتباط است.
سفیر ایران را نیز به رهبری مخالفان لبنانی متهم کرد و خواستار بیرون راندن وی شد. سنیوره نیز این توپ آتشین را دریافت کرد و طبق آن دو تصمیم جنجالی را اتخاذ کرد که باعث حوادث خونین بیروت شد. چرا جنبلاط در آستانه نزدیکی و آشتی به چنین اقدامی دست زد؟ این همان حلقه گمشده داستان است.
اکنون این سئوال پیش میآید: آیا میتوان حوادث پیش آمده را اینگونه تفسیر کرد که سوریه جنبلاط را بخشید به شرط آنکه در قبالش خدمتی را برای آن انجام دهد و آن اعاده نفوذ سوریه در امور لبنان است؟
جنبلاط این نقش را ایفا کرد و حوادث را به این مسیر هدایت کرد دو مورد این احتمال را قوت میبخشند:
اول: سعد الحریری و سنیوره در اتخاذ تصمیماتی که بهانهای برای ورود حزبالله به بیروت شد مردد بودند ولی جنبلاط آنها را به استعفای وزیرانش از کابینه تهدید کرد و این امر باعث شد سنیوره این دستور را صادر کند.
دوم: ذات و شخصیت جنبلاط که یک نوع پراگماتیسم سیاسی شدید است با وزش باد به هر سویی تغییر جهت میدهد به طوری که یکی از دشمنان جنبلاط وی را یکی از جنجالیترین شخصیتهای سیاسی لبنان و جهان عرب معرفی میکند. موضعگیریهای متناقض وی همیشه مورد تعجب و انتقاد بوده است.
جنبلاط برای مدت مدیدی ردای سوری به تن کرده و در خدمت ارتش سوریه بود. وی در اواسط دهه هشتاد گروهکهای طرفدار سوریه را به صورت ارتشی درآورد و به سمت طرابلس روانه شد که در آن زمان داعیه جدایی طلبی داشت.
وی به همراه گروهکهای نبیه بری منازل سنیها را در غرب بیروت به بهانه طغیان اهل سنت ویران کرد.
با وجود اینکه جنبلاط سر سپرده و خدمتگزار دولت سوریه بود ولی به خاطر شخصیت متزلزل و متقلبش مقامات سوریه از بابت وی نگران بودند.
با حمله ارتش آمریکا به عراق جنبلاط فهمید که امور بر عکس اراده نظام سوریه در جریان است بنابراین با آن نظام سر ناسازگاری گذاشت و به رفیق الحریری پیوست تا از آن غنیمتهایی را به دست آورد و بهویژه پس از ترور حریری به رهبری برسد.
نظام سوریه که سرسختترین دشمن جنبلاط بود و او را بیش از هر کسی میشناخت وی را به عنوان عامل ترور حریری معرفی کرد.
ولی جنبلاط به دلیل شخصیت متقلب و نان به نرخ روز خورش به همکاری و سپس انقلاب دست زد و انگشت اتهام را به سمت یک تبانی آمریکایی ایرانی اسرائیلی سوری هدایت کرد.
جای تعجب نیست که جنبلاط در توافق دوحه نیز نقش مخفیانهای را بازی کرد و حریری را وادار به توافق و تنازل از برخی خواستههایش کرد.
ظاهرا شیعیان لبنان و به خصوص حزبالله از توافق بین سوریه و جنبلاط راضی نیستند و سعی کردند که پایگاههای جنبلاط را در کوهها محاصره کنند.
آنچه این توافق بین سوریه و جنبلاط را آشکارتر میسازد این است که امیر ارسلان همپیمان سوریه در جنگ علیه حزبالله در کنار جنبلاط ایستاد و جنبلاط نیز هنگام محاصره بیروت توسط حزبالله و جنبش امل به یاری سعد الحریری نشتافت. جنبلاط با احیای همپیمانی با اسد جان خود را نجات داد.
همشهری امارات